داستان درباره ناصر خاوری و نامزدش سیمین است که هر دو پزشک و مددکار اجتماعیاند. ناصر همچنان خاطره تلخ غرق شدن دوستش بهروز را به یاد دارد و از اینکه نتوانسته او را نجات دهد، عذاب وجدان دارد. او درگیر مشکلات مددجویان است و سیمین از این وضعیت دلخور است. ناصر تلاش میکند به خانوادهای گرفتار پدری معتاد کمک کند و همزمان با ماجرای بازداشت رامیار، نوه یک زن ثروتمند، درگیر میشود. در این مسیر، ناصر با سختیهای زیادی از جمله کتک خوردن از دوستان معتاد یک مددجو روبهرو میشود.
داستان درباره ناصر خاوری و نامزدش سیمین است که هر دو پزشک و مددکار اجتماعیاند. ناصر همچنان خاطره تلخ غرق شدن دوستش بهروز را به یاد دارد و از اینکه نتوانسته او را نجات دهد، عذاب وجدان دارد. او درگیر مشکلات مددجویان است و سیمین از این وضعیت دلخور است. ناصر تلاش میکند به خانوادهای گرفتار پدری معتاد کمک کند و همزمان با ماجرای بازداشت رامیار، نوه یک زن ثروتمند، درگیر میشود. در این مسیر، ناصر با سختیهای زیادی از جمله کتک خوردن از دوستان معتاد یک مددجو روبهرو میشود.