در یک صبح بارانی در توکیو، «تاکائو» ۱۵ ساله که آرزوی کفاش شدن دارد، تصمیم میگیرد مدرسه نرود و در باغی زیبا طراحی کفش انجام دهد. درآنجا با «یوکاری»، زنی زیبا اما مرموز آشنا میشود و دوستی عجیبی را با هم آغاز میکنند.
در یک صبح بارانی در توکیو، «تاکائو» ۱۵ ساله که آرزوی کفاش شدن دارد، تصمیم میگیرد مدرسه نرود و در باغی زیبا طراحی کفش انجام دهد. درآنجا با «یوکاری»، زنی زیبا اما مرموز آشنا میشود و دوستی عجیبی را با هم آغاز میکنند.